توي سومين عكس از بالا اوني كه نصف صورتش ژيداست منم. بالاي دست هاي اون خانم. ليسانسمو چمران اهواز بودم. اون شب 40 در صد دانشجو هاي خوابگاهي تو سالن هاي مختلف تو اهواز پخش بودن. به همه خيلي خيلي خوش گذشت. مخصوصا ما که توي اين سالن بوديم. يه لحظه حس کرديم تو اروپا هستيم. سالن شلوغ شلوغ بود. خيلي شلوغ . روي طمين هم حتي نشسته بودن. ته سالن م که ديگه هيچي. همه خوششون اومده بود . از دختر و پسر . اتفاقا استاد نصيري هم اونجا بود . وقتي نمايششون تمام شد همه ي سالن روي ژا ايستادن و از صميم قلب تشويقشون كردن .
به نظر من آزادي خيلي بهتر از اينه كه جامعه اي درست كنيم كه امام جمعه ي تويسركان به زن منشيش تجاوز كنه . يا مسئول دفتر فرهنگي دانشگاه كرمان به دانشجو تجاوز كنه. بعضي آدماي ساده لوح حسابي گول اين آخوندا رو خوردن.